به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، شهید علیرضا نویدی مقدم فومنی ملقب به فرزاد در تاریخ ۲۱ تیرماه سال ۱۳۴۵ در یک خانواده مؤمن و مذهبی در تهران دیده به جهان گشود.
کودکیاش زیر درخت نارنج خانه گذشت، آنگاه که شکایت گنجشکها را با خطی آسمانی روی کاغذ به رنگ خون مینوشت و او همیشه میخواست در بیشهزار سبز زندگی یک آهو باشد و در بیکران آسمان جبهه، یک ستاره و در دشتهای روزگار جنگ به غربت تنهایی بنشیند.
هیچ کس را رنج نداد، مانند سپیدار حیاط خانه که مرغان آواره را دل بسته بود بر دهانش همیشه ترانه ماهیها جاری بود و کودکیهایش چون مه در آسمان جنگل فومن گم شد.
از کودکی تنها سکوت بی انتها و غریبانه نگریستن به دنیای خیالش بود و اغماگرانه دست و پا زدن دریا را در دستانش می کاشت و به دریایی که حسرت را در خود می شویند و زیر آفتاب سایه پهن میکرد و دلش را دریایی میکرد تا جلبکها از دلش زاییده شوند.
خانواده نویدی مقدم بعد از به دنیا آمدن علیرضا به شهرستان فومن استان گیلان مهاجرت کردند و او بعد گذراندن دوره ابتدایی و راهنمایی، وارد دبیرستان فردوسی سابق فومن (محل اداره آموزش و پرورش کنونی) شد و سرانجام، موفق به اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۶۳ شد.
علیرضا بسیار مهربان، با محبت، مودب و خوش اخلاق بود و همچنین در کارهای خیر و کمک به اهالی محل و آشنایان همیشه پیشقدم بود و همه او را به انجام کارهای خیر میشناختند.
وی به انجام فرایض دینی پایبند و در کنار عبادت، بهمطالعه کتابهای آزاد، به ویژه کتابهای دینی و تاریخی نیز علاقه فراوانی داشت و با جمعآوری کتابهای از این دست، کتابخانهای زیبا در منزل تشکیل داده بود.
وی بعد از دریافت مدرک دیپلم جهت گذراندن دوران خدمت مقدس سربازی اعزام شد و دوره آموزشی را در لشکرک تهران گذراند و بعد از آن در ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۶۴ به جبهههای نبرد حق علیه باطل در منطقه عملیاتی مریوان رفت.
علیرضا میخواست سبز بماند عین جانماز مخملی مادر، در فکر فرصتی بود تا بهارهای تازه و صورتی را درک کند و وقتی برای دیدن کفترهای همسایه، کفترهایی که ارتفاع پروازشان آن قدر کوتاه بود که صدای بال زدنشان را میشد شنید.
علیرضا پشت سنگرها مینوشت، از تنگی غروب و شرجی، از صبحهای سومار، که آغشته به بوی نفت بود، نامهها و نوشتههایش، باران کلام بود که بر شورهزار دلتنگی اعضای خانواده خود میریخت.
تکگلولههای تفنگ او غمنامه غربت انسان را در کویر برهوت جنگ فریاد میکرد، پیروزی، همیشه چون زنبقی درست بر ارتفاع تفنگش میشکوفید و هنگام رفتش به قاصدکی سپردند که دل او چون پرندهای همراه سایهاش گمشده است.
علیرضا در جبهه برای خود محبوبیت خاصی داشت و همرزمانش از بس که به او ایمان داشتند مدیریت گردان یا فاطمه زهرا سلام الله علیها منطقه سومار را به او سپرده بودند.
شهید علیرضا نویدی مقدم فومنی سرانجام پس از رشادتهای فراوان در تاریخ ۲۴ دی ۱۳۶۵ در ارتفاعات ۴۰۲ منطقه سومار به جمع شهدای والامقام دفاع مقدس پیوست و آسمانی شد.
جسدش را هنگامی آوردند که ستارهای خونآلود بر بام شهر بوسه میزد، هنگامی که مردمان شهر کوچه را با آب چشم خود میروبیدند، در سال ۱۳۶۵، سالی که گلهای سوسن پرپر شدند، سال قطع شدن هزاران شاخه سبز صنوبر و سالی که سینههای همه از عشق او سوخته بود.
او رفت تا از چشمههای زلال باور لاجرعه بنوشد و ستاره شود، او رفت تا در قرابت خورشید ذوب شود و الماس قصیدههایش را فریاد کند و اکنون فقط نام سبزش است که بر سینـه چنار حیاط خانه خودنمایی میکند.
پیکر پاک و مطهر شهید علیرضا نویدی مقدم فومنی پس از تشییع باشکوه مردم دیار مرحوم آیتالله بهجت (ره) شهرستان فومن در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/۸۴۰۰۷