دکتر مرتضی کریمی در گفتوگو با ایسنا در خصوص ارزیابی وضعیت فعلی منابع آب کشور بهخصوص در بخش کشاورزی اظهار کرد: منابع آب تجدیدپذیر کشور، طبق گزارش رسمی شرکت مدیریت منابع آب ایران در سال ۱۴۰۲، حدود ۱۰۳ میلیارد مترمکعب برآورد شده، این در حالی است که با تداوم خشکسالیها، کاهش شدید بارشها و روند بلندمدت تغییرات اقلیمی، این رقم در سال جاری با کاهش چشمگیری مواجه شده است.
وی با بیان اینکه بخش کشاورزی همچنان بزرگترین مصرفکننده منابع آب کشور محسوب میشود و با مصرف حدود ۸۸ درصد از کل منابع آبی، فشار بسیار زیادی به این ذخایر وارد میکند، افزود: نبود توازن میان ظرفیت منابع تجدیدپذیر و میزان برداشت، بهویژه در دشتهای بحرانی کشور، سبب افت شدید سطح آبهای زیرزمینی، خشک شدن رودخانهها و تالابها و افزایش ناپایداری در اکوسیستمهای آبی شده، در چنین شرایطی، مدیریت تقاضا، اصلاح الگوی کشت و افزایش بهرهوری مصرف آب، راهکارهای اجتنابناپذیر برای پایداری منابع آبی کشور بهویژه در بخش کشاورزی هستند.
پژوهشگر منابع آب پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی در پاسخ به اینکه سوال که چه میزان از آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی استفاده میشود و این مصرف چقدر بهینه است، گفت: حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد از کل آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی صرف میشود، در حالی که بهرهوری آب در این بخش بسیار پایین است. بر اساس آمارها، راندمان آبیاری در بسیاری از مناطق کشور کمتر از ۴۰ درصد است، در حالی که این عدد در کشورهای پیشرو به بیش از ۷۰ درصد میرسد.
کریمی بیان کرد: میزان تولید محصول به ازای هر مترمکعب آب در ایران حدود ۰.۷ تا یک کیلوگرم است، در حالی که در برخی کشورها این عدد به بیش از ۲.۵ کیلوگرم هم میرسد. این نشان میدهد که نهتنها میزان مصرف بالاست بلکه کارایی مصرف نیز بسیار پایین است.
وی در خصوص اجرای راهکارهای عملی برای کاهش مصرف آب در کشاورزی تصریح کرد: راهکارهای متعددی هم بهصورت محدود در کشور اجرا شدهاند. استفاده از سامانههای آبیاری نوین مانند آبیاری قطرهای و بارانی در برخی مناطق گسترش یافته است. پروژههایی نظیر کشت گلخانهای، اجرای الگوی کشت منطقهای، استفاده از مالچ برای کاهش تبخیر و توسعه کشتهای دیم نیز از جمله اقدامات اجرایی هستند. همچنین در برخی استانها مانند خراسان رضوی، طرحهای تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی و انسداد چاههای غیرمجاز اجرا شدهاند. با این حال، به دلیل عدم اجرای فراگیر، محدودیت بودجه و چالشهای فرهنگی، این اقدامات هنوز در سطحی نیستند که منجر به تغییر بنیادین در مصرف آب کشاورزی کشور شوند.
پژوهشگر منابع آب پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی در پاسخ به این سوال که تغییرات اقلیمی چه نقشی در وضعیت منابع آب کشاورزی ایران داشته است، گفت: تغییرات اقلیمی یکی از عوامل تشدیدکننده بحران آب در ایران است. افزایش میانگین دما، کاهش تعداد روزهای بارندگی مؤثر و افزایش شدت تبخیر باعث شده که منابع آب تجدیدپذیر در اغلب حوضهها کاهش یابد. از طرف دیگر در برخی مناطق مانند استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان و خراسان جنوبی، تغییر الگوی بارش (بارشهای رگباری بهجای بارشهای تدریجی) عملا امکان ذخیرهسازی و نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی را از بین برده و این موضوع موجب کاهش منابع آب قابل برنامهریزی برای کشاورزی شده است. بنابراین، برنامهریزی برای کشاورزی ایران بدون در نظر گرفتن سناریوهای تغییر اقلیم نهتنها غیرواقعبینانه بلکه خطرناک است.
پژوهشگر منابع آب پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی در پاسخ به این سوال که آیا سیاستهای کلان آبی کشور همراستا با شرایط اقلیمی فعلی هستند، افزود: بهطور کلی سیاستهای کلان آبی کشور تاکنون بیشتر مبتنی بر توسعه زیرساختهای مهندسی نظیر سدسازی، انتقال آب بینحوضهای، گسترش شبکههای آبیاری بودهاند و کمتر به مدیریت تقاضا، بهرهوری و سازگاری با شرایط اقلیمی توجه داشتهاند. در برخی از اسناد بالادستی مانند سند «ملی آب» و «برنامه سازگاری با کمآبی»، سیاستهای خوبی تدوین شده اما اجرایی شدن آنها با چالشهای زیادی روبرو بوده، نیاز است سیاستگذاریها به سمت «کشاورزی تطبیقی» و «تخصیص هوشمند منابع» تغییر مسیر دهند.
وی در خصوص نقش اصلاح بذر و تولید ارقام مقاوم به کمآبی در ادامه کشت محصولات آببر تصریح کرد: اصلاح بذر یکی از راهکارهای کلیدی است، اصلاح ژنتیکی و تولید ارقام مقاوم به کمآبی یا با نیاز آبی کمتر میتواند ادامه کشت محصولات مهم نظیر برنج، گندم یا ذرت را در مناطق خشک امکانپذیر کند. برای مثال، مؤسسه تحقیقات برنج در کشور اقدام به معرفی ارقام مقاوم به کمآبی کرده که نسبت به ارقام سنتی تا ۳۰ درصد آب کمتری مصرف میکنند. همچنین، استفاده از بذرهای زودرس باعث کاهش طول دوره کشت و در نتیجه کاهش نیاز آبی میشود. با این حال، برای اثربخشی بیشتر، باید اصلاح بذر با آموزش، آبیاری هوشمند و الگوی کشت متناسب تلفیق شود.
کریمی در پاسخ به این سوال که راهکارهای عملیاتی و بومی برای کشاورزان در مناطق کمآب چیست، گفت: راهکارهای بومی باید اقتصادی، فنی و فرهنگی قابل پذیرش باشند که مهمترین راهکارها عبارت از تغییر الگوی کشت به سمت گیاهان کمآببر مانند زعفران، پسته، عناب و گیاهان دارویی، استفاده از آبیاری موضعی (قطرهای، زیرسطحی) در باغات و مزارع، توسعه کشت گلخانهای برای سبزی و صیفی، ترویج دانش بومی و آموزش کشاورزان در زمینه مدیریت آب، ارائه مشوقهای اقتصادی برای کشاورزان کممصرف، ایجاد تشکلهای آببران برای مدیریت مشارکتی منابع آب است.
پژوهشگر منابع آب پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی با بیان اینکه الگوی مصرف یا سیاستگذاری در زمینه تخصیص آب به کشاورزی نیاز به بازنگری دارد، افزود: سیاست تخصیص آب باید بر اساس معیارهای بهرهوری، ارزش اقتصادی محصول و پایداری منابع تنظیم شود. در شرایط فعلی، آب بدون توجه به بهرهوری یا ارزش افزوده محصول توزیع میشود که ناعادلانه و ناپایدار است. همچنین، سیاستگذاریها باید شفاف، مشارکتی و مبتنی بر داده باشند. ایجاد بازار آب، اجرای الگوی کشت ملی با در نظر گرفتن مزیت نسبی مناطق و بازتعریف حقوق آب از جمله گامهای ضروری برای بازنگری در سیاستهای موجود هستند.
انتهای پیام
منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)