به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، شهید حامد بقایی در تاریخ ۲۵ شهریور ماه ۱۳۴۲ در روستای نرگستان شهرستان صومعهسرا استان گیلان در یک خانواده مومن و مذهبی دیده به جهان گشود.
دوران کودکی آقا حامد قصه ما در روستای نرگستان سپری شد و او دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را نیز در همین روستای نرگستان گذراند و سپس برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان به شهرستان صومعهسرا رفت.
او پس از دریافت مدرک مدرک دیپلم علاقه زیادی به تحصیل در علوم دینی و طلبگی داشت و به همین دلیل مدتی در این سنگر مشغول به تحصیل شد و همزمان در آزمون کنکور سراسری تربیت معلم در رشته تربیت دینی قبول شد و برای کسب علم و دانش به دانشگاه تربیت معلم مشهد مقدس رفت.
از آنجایی که او علاقه فراوانی به کسب علم و دانش و تعلیم و تربیت داشت همواره کتابهای زیادی همراهاش بود و برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی با عشق خاصی کارهای فرهنگی را پیگیری میکرد و نقش ارزندهای در آگاه کردن جوانان و نوجوانان جامعه داشت.
آقا حامد بار خستگیناپذیر حزبالله بود و در عرصههای فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و نظامی انقلاب اسلامی ایران حضور پر رنگی داشت و از ابتدای پیروزی انقلاب در تشکیل اتحادیه انجمنهای اسلامی شهید مطهری دانشآموزان شهرستان صومعهسرا نقش چشمگیری داشت و از نیروهای فعال آن اتحادیه در شکوفایی پاسداری از انقلاب و خنثیکردن توطئههای موزیانه ضدانقلاب در مدارس بود.
وی در پایگاه مقاومت بسیج شهید ناصر رمضانپور نیز عضو شورای فرماندهی پایگاه بود و همواره در همکاری با ارگانهای انقلاب اسلامی ایران بسیار پر تلاش بود و سعی میکرد به تمامی ارگانها کمک کند.
وی افراد بسیار زیادی را به دلیل اخلاق خوب و شوخطبعیاش مجذوب خود کرده بود و در جوانی برای شادکردن دل مردم نیز از هیچ تلاشی دریغ نمیکرد و همواره به افراد نیازمند منطقه کمک میکرد.
او روابط درست اجتماعی و اصول دینی و شرعی را ابتدا نسبت به خانواده و سپس در اجتماع به شایستگی رعایت میکرد و برایش عالم امکان آنقدر ناچیز بود و بیاهمیت از نظرش میگذشت که انگار آخرت در چند قدمیاش نمایان است.
آقا حامد شخصیت نافذ و گیرایی داشت و هیچ حرفی را بدون علم و آگاهی بر زبان جاری نمیکرد و مرد عمل بودن و عافیت طلبی را ویژه دنیاداران میدانست و با شناخت بیشتر از تحولات انقلابی و مطالعه کتب اساتید برجستهای همچون شهید مفتح و شهید دستغیب ایمانش به امام و رسالتش به دین تا آنجا پیشرفت کرد که سعی میکرد در تمامی مسائل اعم از سیاسی و مذهبی پیرو امام خمینی (ره) باشد و شخصیت ایشان را به طور کامل در جامعه معرفی کند.
وی با آغاز جنگ تحمیلی ارتش بعث عراق علیه ملت ایران برای اولین بار از طریق بسیج شهرستان صومعهسرا سرا عازم مناطق عملیاتی حق علیه باطل شد و پس از رشادتهای فراوان مجروح شد و صومعهسرا بازگشت.
اما او باز شوق جهاد در مسیر خداوند را داشت و این بار از طریق دانشگاه تربیت معلم مشهد و با همراهی ۲۰۰ دانشجوی بسیجی داوطلب دیگر که او نیز از پرچمداران این کاروان بود راهی مناطق عملیاتی نور علیه تاریکی شد و به کمک رزمندگان اسلام رفت.
شهید حامد بقایی سرانجام پس از رشادتهای فراوان در تاریخ ۲۳ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی بدر در هورالعظیم بر اثر اصابت گلوله دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید حامد بقایی:
بسمه تعالی
سلام بر همه شهدا، سلام بر همه پویندگان راه حسین، سلام بر سالار شهیدان و سلام بر رهرو سالار شهیدان خمینی عزیز، سلام بر منجی عالم بشریت امام زمان ارواحنا لمقدم له الفدا و با عرض سلام بر همه انسانهای آزاده جهان و با آرزوی پیروزی برای رزمندگان.
خدایا مرا از رهروان کوچک راهت قرار ده، خدایا تو دریایی و ما قطره، مرا به دریایت برسان و راهنمایمان باش تا به دریا برسیم و از دریایت سیراب شویم خدایا نمیخواهم از کسانی باشم که در آخرت بصورت کر و لال و کور محشور میشوند.
خدایا اگر بنا بر این است که کر و کور و لال محشور شوم در این دنیا کورم گردان تا دیگر معصیت نکنم، خدایا کرم گردان تا دیگر معصیت نشنوم تا دیگر غیبت و تهمت و غیره بگوشم نخورد.
خدایا لالم گردان تا غیبت نکنم، تهمت نزنم غیر از تو حرفی نزنم، جز تو نگویم و نشنوم و نبینم، خدایا مرا از برگزیدگانت جدا مساز، خدایا مرا جز شهدا قرار بده.
خدایا مرا با شهدا محشور بگردان، خدایا آمدم به سوی تو و به خاطر تو و به امید تو، خدایا دست رد بر سینه ام مزن، خدایا امید مرا ناامید مگردان خدایا خاطرم را پریشان مگردان، خدایا همه از توییم و به سوی توییم، خدایا ما را از خود جدا مفرما، خدایا مرا در کنار عظمت و بزرگیت و کرمت سکنdی ده، خدا خودت به راز نگهدار و پنهان نگه داشتن اسرار توصیه نمودهای، خدایا تو که از نهان و آشکار ما با خبری تو که ظاهر و باطن ما را میدانی.
خدایا ما را رسوا و سر افکنده و سر به زیر افکنده و پریشان مفرما، خدایا همه پروندهها در روز قیامت رو میشوند، خدایا پرونده ما را رو مگردان. خدایا ما را به صورت حیوانات و حشرات و پرندگان و چرندگان و غیره محشور مفرما.
خدایا میخواهم همه وجودم تو باشی خدایا تو فرمودهای ادعونی استجب لکم، خدایا دعایمان را اجابت فرما، خدایا هر چند گناهکاریم هر چند خطاکاریم هر چند اشتباه کردهایم، هر چند نادانیم، هر چند جاهلیم، خدایا به عظمت و بزرگیات ما را از گناهکاران، خطاکاران، اشتباهکنندگان، نادانان و جاهلان و غیره قرار مده.
خدایا خود فرمودهای دوست دارم شما را ببخشم پس تو هم ببخش خدایا تو باقی هستی و همه فنا، خدایا به عظمت و جلالت ما را با خود بدار خدایا ما را از خود دور مگردان، خدایا گمراه بودیم به راهمان آوردی، خدایا نبودیم، بودمان کردی، خدایا در هر صورت از تو میخواهیم که ما را ببخشی برحمت و کرمت یا ارحم الراحمین.
در پایان از همه برادران و دوستان و آشنایان حلالیت میطلبم و امیدوارم که از سر تقصیرات من درگذرند.
والسلام علی من التبع الهدی
ساعت ۹:۳۵ دقیقه مورخه ۱۷ اسفند ۱۳۶۳
شوش ـ دانیال (ع)
پایان پیام/۸۴۰۰۷
منبع : خبرگزاری فارس